Saturday, October 28, 2006

کتابی دیدنی

کتاب دومین جایزه سالانه عکاسی مطبوعاتی کاوه گلستان عکسهای برگزیده ای را در خود دارد که هر کدام به اندازه ی یک فیلم سینمایی با مخاطب حرف میزنند. سوژه ها متنوع هستند و خیلی از آنها در باره ی ایران و به خصوص تهران امروز هستند. معمولاً کتابها خواندنی هستند، اما این کتاب با عکسهای بسیار هوشمندانه اش به معنای واقعی کلمه دیدنی است. البته عکسها را میتوان در سایت رسمی این جایزه هم دید.ف
www.golestanaward.com

Tuesday, October 24, 2006

مژده!!؟

بالاخره بعد از ماهها جلد چهارم کتاب نیروی اهریمنی اش از وزارت ارشاد مجوز چاپ گرفت. کتاب در آبانماه چاپ خواهد شد. امیدوارم جلد پنجم هم به زودی مجوز بگیره و این مجموعه ی پنج جلدی به طور کامل در اختیار خوانندگان عزیز قرار بگیره. به محض اینکه خبر جدیدی برسه حتماً شما رو در جریان خواهم گذاشت.ف

Friday, October 20, 2006

گفت و گو با بیلی وایلدر


شخصاً بیلی وایلدر را یکی از بزرگترین کارگردانها و فیلمنامه نویسهای تاریخ سینما میدانم و از تمام آثارش لذت میبرم، حتی آنها که به نظر خیلیها ضعیف هستند از بسیاری از آثار سینمایی امروز به مراتب قوی ترند. چند سال قبل دوستان عزیزم در کتاب پنجره کتابی را چاپ کردند که به نظرم خواندنش برای هر اهل سینمایی واجب و ضروری است. کتاب گفت و گو با بیلی وایلدر حاصل گفت و گوی کمرون کرو فیلمساز و فیلمنامه نویس خوش فکر امروز و سازنده ی آثاری چون تقریباً مشهور ، آسمان وانیلی ، جری مگوایر و الیزابت تاون با بیلی وایلدر اسطوره ی فیمسازی دهه های بسیار پیش است، کتابی که در آن میتوان تاریخ سینما را مرور کرد و در جای جای آن از شوخ طبعی های استاد لذت برد. ترجمه ی کتاب را خانم گلی امامی انجام داده اند که نیازی به معرفی ندارند. ناشر در چاپ کتاب که عکسهای زیادی هم دارد سلیقه ی زیادی به خرج داده و حاصل کار کتابی زیبا و خواندنی است که یک کتاب مقدس سینمایی است.ف

Wednesday, October 18, 2006

جدیدترین عکسها از پشت صحنه ی فیلم نیروی اهریمنی اش




عکسهایی که ملاحظه می کنید آخرین عکسهای فیلم قطب نمای طلایی است که اولین قسمت سه گانه ی نیروی اهریمنی اش را تشکیل می دهد. همان طور که میدانید قطب نمای طلایی عنوان نسخه ی امریکایی است و ما عنوان سپیده ی شمالی را که عنوان نسخه ی انگلیسی است و از نظر فیلیپ پولمن قابل قبول تر است برای ترجمه ی فارسی انتخاب کردیم.ف

Monday, October 16, 2006

بچه ی رزمری


فیلم بچه ی رزمری ساخته ی رومن پولانسکی و محصول سال 1967 است. این فیلم یکی از آثار کلاسیک سینمای وحشت تلقی میشود و نقشهای اصلی آن را میا فارو و جان کاساویتس بر عهده دارند. داستان فیلم در باره ی رزمری وودهاوس زنی جوان و ساده است که به همراه شوهرش گای که بازیگری تازه کار است به آپارتمانی در نیویورک نقل مکان میکنند. در مدت اقامتشان در خانه جدید اتفاقاتی می افتد که حرفی از آنها نمیزنم چون نمیخواهم لذت دیدن فیلم را برای کسانی که آن را ندیده اند زایل کنم. به نظر من تمام صحنه هایی که رزمری در رویا و کابوس میبیند به واقع اتفاق می افتد ولی به خاطر ماهیت فرد متجاوز که همان شیطان باشد به شکل کابوس و خیال نمود پیدا میکند. مضمون اصلی داستان آیرا لوین پیروزی شر بر خیر است ، مضمونی که در کتاب دیگرش پسران برزیل که از قضا آن هم فیلم شده - به کارگردانی فرانکلین ج.شافنر و با بازی گریگوری پک و لارنس الیویر - هم مورد استفاده قرار گرفته است. موسیقی روی تیتراژ کریستف کومه دا عالی و به یادماندنی است و پولانسکی کارگردان فیلم بدون توسل به صحنه های خشن و هولناک و تنها با خلق فضایی مالیخولیایی حس ترس را به تماشاگر القا میکند - کاری که در بسیاری آثار دیگرش به خصوص دو فیلم انزجار و مستاجر هم به خوبی انجام داده و به واقع میتوان او را در خلق چنین فضایی استاد دانست! داستان از شخصیتهایی دینامیک بهره میبرد، به خصوص شخصیت رزمری که از زنی جوان و پرشور به موجودی آشفته تبدیل میشود. بازیهای فیلم عالی است و دو بازیگر اصلی نمایشی دیدنی دارند. از نکات خواندنی در مورد فیلم:ف
نقش بازیگر مرد فیلم اول به بازیگرانی چون رابرت ردفورد، برت رینولدز، وارن بیتی و جک نیکلسن پیشنهاد شده بود که هر یک به دلیلی نپذیرفتند. نقش رزمری هم در ابتدا به جین فاندا و تیوزدی ولد پیشنهاد شد که آنها هم از بازی در این نقش طفره رفتند
ساختمانی که در فیلم خانه ی رزمری و همسرش است همان ساختمان معروف داکوتا است که بعدها خانه ی جان لنون خواننده ی معروف شد و دوازده سال بعد از اکران فیلم بچه ی رزمری او در جلوی همان ساختمان به قتل رسید
یک سال بعد از ساخته شدن فیلم شارون تیت همسر پولانسکی و چند تن از دوستانش در خانه ی خود به دست پیروان چارلز منسون به طرز فجیعی به قتل رسیدند. برخی شکنجه و قتل او را با صحنه های گردهم آیی و مراسم آیینی شیطان پرستان در فیلم مقایسه میکنند.ف

Tuesday, October 10, 2006

حافظ ناشنیده پند


کتاب بالا اثر نسبتاً جدیدی از طنزپرداز معاصر ایرج پزشکزاد است که شخصیتهای اصلی آن حافظ شیرین سخن، عبید زاکانی و شخصیتهای آن دوران هستند و وقایع آن در دوران امیر مبارز تقدس مآب رخ می دهد. شخصیت حافظ در این کتاب به جای آنکه پیری زاهدمآب و اخمالو باشد جوانی است شوخ و خندان که اهل حال است و تفرج! دیگر شخصیت کتاب که به نظرم برجسته تر و جذابتر از حافظ از کار درآمده مولانا عبید زاکانی است که اینجانب شخصاً ارادت خاصی به او دارد و او را از بزرگترین شخصیتهای رک تاریخ ایران میداند. کشوری که مردمانش همیشه به پرده پوشی و در لفافه سخن گفتن معروف بوده اند. با خواندن کتاب به احاطه ی پزشکزاد به ادبیات کلاسیک فارسی پی بردم و واقعاً او را که همیشه دوست داشتم این بار ستودم. البته طنز کتاب و شخصیتهای آن در مواردی یادآور بزرگترین اثر او دایی جان ناپلئون است رابطه ی عبید و حافظ یادآور اسدالله میرزا و سعید است. اما من عبید این کتاب را خیلی دوست دارم، همان طور که خود عبید را دوست دارم. خواندن این کتاب تجربه ای شیرین است.ف

Sunday, October 08, 2006

حکایت

شخصی خانه به کرایه گرفته بود. چوبهای سقف بسیار صدا میکرد. به خداوند خانه از بهر مرمت آن سخن بگشاد. پاسخ داد که چوبهای سقف ذکر خداوند میکنند. گفت نیکست اما می ترسم این ذکر منجر به سجده شود.ف

عبید زاکانی

Saturday, October 07, 2006

به یاد عمران صلاحی

آهای شما چند تن که گوشه ای خزیده اید
در گوش هم می پچپچید و به من گوشه می زنید
می ترسم نانی که می خورید گیر کند در گلویتان
شما که وانمود می کنید کاری می کنید
و کاری نمی کنید جز نکردن کار

برگرفته از نمایشنامه ی مجلس قربانی سنمار نوشته ی استاد بهرام بیضایی

Tuesday, October 03, 2006

دیالوگهای ناب



در عالم ادبیات گاه به دیالوگهایی برمی خوریم که همیشه به یاد می مانند. از این دست دیالوگها کم نیست و به عنوان مثال می توان به صحبتهای زوربا و ارباب در زوربای یونانی، سزار و همسرش در نمایشنامه ی ژولیوس سزار، حرفهایی که در بخش پایانی داستانمردگان جیمز جویس رد و بدل می شود، و دهها و بلکه صدها مورد دیگر اشاره کرد. اما یکی از زیباترین تقابلهای ادبیات و شاید تاریخ برخورد مسیح و پیلاطس حاکم رومی است که علیرغم میل باطنی و با علم به بی گناهی مسیح فرمان به صلیب کشیدن او را به اصرار بزرگان بنی اسراییل صادر می کند و سپس دستان خود میشوید تا دست از این گناه شسته باشد. حرف بر سر به دار کردن بیگناه است و قبول داشتن تباهی، ولی به آن تن دادن. این تقابل در آثار ادبی زیادی به تصویر کشیده میشود. نمونه ی اصلی آن در انجیل به روایت متی و نمونه های ادبی معاصر آن در دو کتاب مرشد و مارگریتا نوشته ی میخاییل بولگاکف و دیگری آخرین وسوسه نوشته ی نیکوس کازانتزاکیس. گفت و گوی مردی که به نادرستی تصمیمی که بر گرده اش گذاشته شده آگاه است و مردی که خوش مرگ را پذیرفته. خواندنی است. راستی شما چه نمونه ای از این دیالوگها یا برخوردهای ناب را در خاطر دارید؟

Sunday, October 01, 2006

آخرین خبر از هنکی جون


خدمت دوستداران عزیز کتابهای هنک عرض کنم که بالاخره جلد سیزدهم هنک با نام پرونده ی لاشخور مصدوم در شب کریسمس مجوز چاپ گرفته و به زودی چاپ و منتشر خواهد شد. از کتابهای دیگر هنوز خبری نیست، ولی به محض این که خبری بشود حتماً شما را هم در جریان خواهم گذاشت. ف

برش های کوتاه


یکی از فیلمهایی که اخیراً دیدم و البته فیلم جدیدی نیست ولی مدتها به دنبالش بودم، فیلم برشهای کوتاه (short cuts) ساخته ی رابرت آلتمن بود. این فیلم سه ساعته به روابط آدمهایی می پردازد که همه ساکن لس آنجلس هستند و هر یک با مسایلی درگیرند. داستان فیلم بر اساس داستانهای کوتاهی از نویسنده ی بزرگ امریکایی ریموند کارور نوشته شده و البته فیلمنامه نویس داستانهای کارور را که جداجدا بودند به نوعی که دلزدگی ایجاد نمیکند در هم تنیده. البته اگر دنبال فیلمی سرگرم کننده می گردید این فیلم به هیچ وجه توصیه نمیشود، ولی اگر فیلمی با پشتوانه ی ادبی قوی، بازیهای عالی و کارگردانی عالیتر می خواهید شک نکنید! فیلم از بازیگران متعدد و سرشناسی سود برده ، که معمولاً یکی از مشخصه های آثار آلتمن است، و این بازیگران به خوبی در نقش خود جا افتاده و عالی بازی می کنند. کسانی که با آثار ریموند کارور آشنایی دارند می دانند که او در به تصویر کشیدن آدمهای دوران معاصر مهارتی عجیب دارد، در داستانهای کوتاه او اتفاق خاصی ،از دید سنتی، نمی افتد ، اما همین داستانها آدم را با خود می برد. یکی از آثار مهم کارور که در ایران هم چاپ شده کتاب کلیسای جامع است که با ترجمه ی خوب فرزانه طاهری و توسط نشر نیلوفر به چاپ رسیده و اتفاقاً خیلی از ماجراهای همین فیلم برگرفته از این کتاب است. فیلم محصول سال 1993 است و تیم رابینز، اندی مکداول، رابرت داونی جونیور، جولین مور، مادلین استو، فرانسیس مک درومند، کریس پن و ... در آن بازی می کنند.ف