Tuesday, April 26, 2011

کتاب های پریان


سال قبل نشست های فراوانی با دوستانم در کتاب پنجره داشتیم و نتیجه ی ماهها بحث و گفت و گو به اینجا کشید که در دل انتشارات کتاب پنجره واحد جدیدی به نام کتابهای پریان تشکیل شد که وابسته به این انتشارات است و کتابهای ادبیات فانتزی را منتشر خواهد کرد. سرپرستی، سرویراستاری (به مفهوم غربی)، مسئولیت یا هر نام دیگری که بر اداره ی آن می خواهید بگذارید بر عهده ی اینجانب است. کتابهای پریان مدتی است حیات خود را به شکل رسمی آغاز کرده و اولین کتاب این واحد "کوکی" نوشته ی فیلیپ پولمن است که در هفته ی آینده منتشر خواهد شد. کتابهای "روزی روزگاری در شمال" و "آکسفورد لایرا" (در یک جلد) و "مترسک و خدمتکارش" هر سه نوشته ی فیلیپ پولمن؛ "آد و غول های یخی" و "ج مثل جادو" نوشته ی نیل گیمن؛ کتابهای جدید مجموعه ی هنک سگ گاوچران و کتابهای قبلی من با فرم و شمایلی جدید از این طریق منتشر خواهند شد. کتابهای پریان با شکل و قالبی جذاب و متفاوت عرضه خواهند شد و صرفا" در حوزه ی ادبیات فانتزی، علمی تخیلی و آثاری متفاوت در ادبیات پلیسی کار خود را ادامه خواهد داد. البته کتابهای نوجوان کتاب پنجره نیز در همین واحد تهیه و تولید خواهند شد. کار سفارش و تولید کتابهای جدید هم شروع شده و برای دوستداران ادبیات فانتزی مجموعه ای بزرگ را در دست تولید داریم که در نوع خود اگر نگویم بی نظیر ولی کم نظیر است (البته در ایران بی نظیر است!). منتظر خبرهای جدید از کتابهای پریان باشید. تازه ترین خبرها را روی همین وبلاگ قرار خواهم داد. با سپاس از تمام دوستان مهربانی که در مدت یک سال و نیم اخیر پیگیر کتاب ها بودند ولی به خاطر روشن نبودن وضع انتشار آنها صبر کردند. تمام کتابهایی که در دو سال اخیر ترجمه کرده ام و منتشر نشده به زودی و به تدریج در دسترس دوستان قرار خواهد گرفت. پاینده باشید.

فرزاد فربد

Monday, April 25, 2011

جاسوسی که از سردسیر آمد


ااخیراً کتاب "جاسوسی که از سردسیر آمد" توسط انتشارات جهان کتاب به کتابفروشی ها آمده. این کتاب در ادامه ی مجموعه ادبیات پلیسی جهان کتاب منتشر می شود. داستان کتاب هم در دوران جنگ سرد اتفاق می افتد. البته این کتاب بخشی از یک سه گانه است که معروفترین آن هم هست. در سال 1965 برنده ی جایزه ی خنجر طلایی شده و بهترین کتاب این جوایز در پنجاه سال اخیر هم شناخته شده است. فیلمی هم با بازی ریچارد برتن از روی آن ساخته شده که با همین نام در ایران به نمایش در آمد و چون عنوان زیباتری بود تصمیم گرفته شد که همین نام بر کتاب گذاشته شود. البته ترجمه ی صحیح نام کتاب همان طور که در مقدمه هم آورده ام "جاسوسی که از سرما خلاص شد" است که اگر کتاب را بخوانید به صحت این گفته ی حقیر پی خواهید برد. نام های دیگر مثل "جاسوسی که به کار گرفته شد" و "جاسوسی که طرد شد" و غیره نادرست است. برای انتخاب نام یک اثر حتماً باید آن را خواند و استفاده از حدس و گمان و صرفاً فرهنگ لغت درست نیست. دوستانی که به اسامی دیگر اشاره می کنند کتاب را نخوانده اند و شاید فقط فیلم را دیده باشند. امیدوارم بتوانم کتابهای دیگری از جان لوکاره را برای دوستان نازنینم در جهان کتاب ترجمه کنم تا این کار ادامه داشته باشد.ف