Saturday, March 12, 2011

شروع پرونده ی گربه ی خون آشام

این شروع کتاب بیست و یکم هنک با عنوان "پرونده ی گربه ی خون آشام" است که برای طرفداران نازنین هنکی روی وبلاگ می گذارم. مژده بدهم که به زودی سایت اختصاصی هنک هم راه اندازی می شود.


مخلص شما هری سگِ خوک چران. نه به جان شما. فقط می خواستم شوک کوچکی به شما وارد کنم تا ببینم آیا برای ماجرای هیجان انگیز فرار من از اعماق دره های پیکت هشیار و آماده هستید یا نه.

چون بهتر است برای این یکی از قبل آمادگی داشته باشید. آخر می دانید، در مزرعه ی هاج درمانده و سرگردان شده بودم و باید راهِ برگشت به خانه را پیدا می کردم، این را هم بگویم که باید در میان برف و بورانی شدید راه برگشت به خانه را پیدا می کردم.

و اگر تازگی ها در دره های پیکت گم و سرگردان نشده اید، بگذارید بگویم خیلی جای ترسناکی است، به خصوص وقتی آفتاب غروب می کند و سر و کله ی کایوتها پیدا می شود. پس بهتر است خودتان را برای داستانی فوق ترسناک آماده کنید، و اگر مدرکِ پوست کلفتی ندارید شاید اصلاً بهتر باشد این داستان را نخوانید.

اوه، از گربه هه نگفتم؟ انگار نگفتم. یک گربه ای بود به نام مری دی که سالها در خانه ی هاج ول گشته بود و خودش به تنهایی زندگی می کرد، و به سر مبارکتان قسم خیلی عجیب و غریب بود.

آن قدر عجیب و غریب بود که تبدیل به خون آشام شده بود. شوخی نمی کنم.

گفتم که داستان ترسناکی است.

1 comment:

mimoe said...

سلام
چه بامزه!.... :)