نمایشگاه کتاب هم تمام شد و در سه روزی که من در غرفه ی کتاب پنجره حضور داشتم دوستان زیادی مثل هر سال لطف کردند و انرژی خوبی برای سال جدید به ما دادند. یکی این که همه خواهان ادامه ی مجموعه ی هنک بودند و همین باعث شد کماکان ترجمه ی هنکی در دستور کار باقی بماند. استقبال زیادی از کتاب گورستان شد و این کتاب پرفروشترین کتاب پنجره در تاریخ نمایشگاهها شد. مایه ی خوشحالی است چون ترجمه ی تمام آثار نیل گیمن را در دستور کار دارم و امیدوارم خوانندگان ایرانی از کتابهای این نویسنده ی بسیار بااستعداد و خلاق لذت ببرند. اما هنک بیستم یعنی شبح در آینه هم در ایام نمایشگاه بیرون آمد و بالاخره هنک بیست تایی شد. البته حالا مانده تا ما به پنجاه و پنج تای آقای اریکسون عزیز برسیم. امروز ترجمه ی جلد دوم راهنمای مسافران مجانی کهکشان با عنوان رستوران انتهای جهان تمام شد. این هم خبر خوشی برای دوستداران داگلاس آدامز که مدتها بود منتظر جلد دوم بودند. جلد اول هم همراه با انتشار دومی تجدید چاپ خواهد شد. جلد اول بیش از یک سال بود که نایاب بود. خبر دیگر آن که کتاب ج مثل جادو نوشته ی نیل گیمن هم در مراحل آماده سازی است. کتابی در ژانر فانتزی سیاه که داستانهای کوتاه و عجیبی است. امسال پروژه ی گیمن با قوت ادامه خواهد داشت. خلاصه این که امسال را با پرکاری شروع کرده ام و با دوستان خوبم در کتاب پنجره پروژه های دیگری هم داریم که امیدواریم مورد توجه عزیزان قرار بگیرد. قعلاً نیل گیمن را دریابید. واقعاً شگفت انگیز است. ف
Wednesday, June 02, 2010
Wednesday, May 19, 2010
یک گفت و گو و دو نقد
جهت اطلاع دوستان: در شماره ی اخیر مجله ی وزین جهان کتاب یک گفت و گوی مفصل با من انجام شده و دو نقد هم در ارتباط با الف. مجموعه ی هنک سگ گاوچران و ب. کتاب گورستان چاپ شده است که در نوع خود خواندنی است.ف
Monday, May 03, 2010
هنک بیستم در نمایشگاه کتاب امسال
مژده به دوستان هنکی جون که جلد بیستم مجوز گرفته و در حال حاضر زیر چاپ است. امیدوارم به نمایشگاه کتاب برسه تا دوستان چشمشون به جمال هنکی روشن بشه.ف
Friday, April 16, 2010
نام کتابهای ترجمه شده ی هنک سگ گاوچران
یکی از خوانندگان وبلاگ از بنده خواسته بودند نام کتابهای ترجمه شده ی هنک را بنویسم. البته عنوان تمام این کتابها در پایان چند کتاب آخر آمده، با این همه برای راحتی کار ایشان و بقیه ی دوستانی که ممکن است آن کتابها را نداشته باشند اسم بیست کتاب اول را که ترجمه شده می نویسم.ف
1. ماجراهای دست اول2. دیدار با جغد جادوگر
3. زندگی سگی
4. قتل در چراگاه
5. عشق رنگ و رو رفته
6. با دم سگ بازی نکن
7. نفرین بلال عجیب و قیمتی
8. پرونده ی اسب قاتل یک چشم
9. پرونده ی شبح هالووین
10. نوبت سگی
11. گمشده در جنگل تاریک و طلسم شده
12. پرونده ی روباه ویولن زن
13. لاشخور مصدوم در شب کریسمس
14. پرونده ی میمون حقه باز
15. پرونده ی گربه ی گمشده
16. گمشده در کولاک کورکننده
17. پرونده ی سگ ماشین پارس کن
18. پرونده ی گاودزد نیمه شب
19. پرونده ی نره گاو شاخ قلابی
20. شبح در آینه (زیر چاپ).ف
Friday, April 09, 2010
جایی برای واقعی کردن تخیل
جايي براي واقعي كردن تخيل (جام جم آنلاين): كتاب گورستان آخرين اثر نيل ريچارد گيمن نويسنده لهستاني تباراست كه با ترجمه فرزاد فريد و از سوي نشر پنجره روانه بازار كتاب ايران شده است. گيمن كه10 نوامبر سال 1960در انگلستان به دنيا آمده، حالا در آمريكا زندگي ميكند. گيمن در نوشتن داستانهاي علمي ـ تخيلي و فانتزيهاي اعجابانگيز، داستانهاي تصويري و نمايشهاي صوتي چنان مشهور است كه طرفدارانش لقب (راك استار) دنياي ادبيات را به او دادهاند.شهرت گيمن شايد به دليل زيباييهاي تصوير گرايانه آثارش باشد. اين ويژگي باعث شد مورد توجه كارگردانان و تهيهكنندگان سينمايي هم قرار گيرد. او فيلمنامه بي ولف را براي رابرت زمه كيس (فيلمساز آمريكايي سازنده فيلم فارست گامپ و برنده جايزه اسكار) نوشت و رمان كرولاين او نيز در سال 2009 توسط هنري سيلك به انيميشني زيبا و تاثيرگذار تبديل شد. فضاي كارهاي گيمن كمي سياه و تا حد قابل توجهي منحصر بفرد و تاثيرگذار است. اين سياهي به شيوه ديگر پستمدرنيستهاي جهان آن چنان با شوخيهاي ظريف همراه شده كه مانند شكلاتي تلخ اما خوش طعم ميتواند، لحظاتي زيبا بيافريند. او ميتواند مخاطبش را از هر فرهنگ و زبان و سن و سالي با خود به دنياي بينهايت خيال و افسانههايي ببرد كه در هر فرهنگي بارها و بارها ترجمه شده، جان گرفته و باز به گوش مخاطبانش رسيده و هيچگاه طراوتش را از دست نداده و نخواهد داد. او با افسانهها سر و كار دارد. جن و پريهاي آشنا، غولهايي كه ناگهان بيرون ميآيند، ارواحي كه حرف ميزنند و رازهايشان را براي گوشهاي پاك و محرم بازگو ميكنند، افسانههايي آشنا كه با زبان ديگر روايت ميشوند و خواننده را همراه خود ميكنند. گرچه او در حوزه ادبيات بزرگسالان نيز آثاري را نوشته، اما غالب آثارش براي نوجوانان نگاشته شده است. روايت خيالي يك داستان عجيب گيمن، رمان آخرش كتاب گورستان را با تصويري از يك حادثه شروع ميكند. چاقويي در دل تاريكي در دست مردي ـ كه قابل اعتماد نيست ـ ميچرخد و تمام اعضاي خانوادهاي را به قتل ميرساند، جز كودك يك سالهاي كه بايد در اتاقش خواب باشد اما مرد اورا پيدا نميكند و كودك شيرين كه تازه راه رفتن را آموخته است به سبك طبيعتش راه افتاده است و پيش از آن كه قاتل خبيث، به اتاق او برسد تاتيتاتي كنان، از دل ماجرا جان سالم به درمي برد. خانه آنها نزديك گورستاني قديمي و متروك است كه ديگر عضو جديدي نميپذيرد. آنچه خواننده را مجذوب ميكند لحظه به لحظه، همراهشدن با قهرمان اصلي داستان (نوبادي)، كودك يك ساله آسيبپذيري است كه در هول و هراس اين جهان پر خطر، آرام و بازيگوشانه از هر مانعي عبور ميكند، بيآن كه متوجه شود ديگران را به چه دلشورهاي مياندازد. نويسنده در اين اثر با مخاطب اصلي اش، نو جوانان، به گفتگو ميپردازد. در جاهايي از داستان توضيحاتي ميدهد تا او را بيشتر با خود همراه كند، ناگهان او را مخاطب پرسشي قرار ميدهد كه در چند سطر بعد به آن پاسخ مناسبي ميدهد. داستانپردازي گيمن بر گرفته از فانتزي وخيال است. با اين حال ساده، قابل فهم و روان مينويسد. روايتي سرگرمكننده در ابتدا شايد اين گونه بنمايد كه فضايي كه گيمن ارائه ميكند براي خواننده نوجوان كمي رعبآور و سياه است اما به مرور ميبينيم كه او از اين سياهي مامن گرمي ميسازد براي شناساندن دنيايي متفاوت از دنيايي كه زندگان ميشناسند و اين دنياي ديگر كه بسيار هم، سرگرمكننده وهيجان انگيز است اتفاقا ميتواند پرده از ترسهاي بيشماري بردارد كه شايد هركسي به نوعي از اين جهان ناشناخته احساس ميكند. داستانپردازي گيمن برگرفته از فانتزي وخيال است. با اين حال ساده قابل فهم و روان مينويسد نام «نوبادي» يا «هيچكس» را ارواح، به روي قهرمان كوچك ما ميگذارند و اين نام با مسمايي است كه نويسنده آشكارا، از روي عمد آن را به كار برده. هيچ كس كيست؟ كسي كه مثل هيچ كس نيست همانطور كه دركتاب ميخوانيم؟ يا كاملا بر عكس كسي مانند هر يك از ما؟ يا دست كم همه ما اگر در همان جايگاه وموقعيت قرار بگيريم! او يك كودك است وچون كودكان ديگر بي محابا به دل ناشناختهها ميرود، از هيچ چيز حتي چاقويي كه قصد كشتنش را دارد نميترسد و به همين سان هرچه به او بدهند ميپذيرد، به جهاني كه ازديدگاه ما ترسناك است، لبخند ميزند. شيطنت و معصوميتش هنگامي كه بيخيال به سمت در ورودي ميرود و از خانه خارج ميشود و بدمن قصه را ناكام ميگذارد، فضايي طنز و در همان حال پر تنش ايجاد ميكند و هنگامي كه دستانش را به سمت مادرخوانده جديدش ميبرد كه روحي ساكن گورستان است و جز هوا چيزي نصيبش نميشود، فقط با چشمان كنجكاو، نگاه ميكند و باز لبخند ميزند. ك
نوشته ی آیه کیانپور ( به نقل از جام جم آنلاین).ف
Thursday, April 08, 2010
مطلبی در باره ی گاودزد نیمه شب
در روزهاي اخير، انتشارات «کتاب پنجره» جلد هجدهم از مجموعه داستانهاي «هنک سگ گاوچران» نوشتهي «جان. آر. اريکسون» را هم به بازار فرستاده است. اين کتاب «پروندهي گاودزد نيمهشب» نام دارد. هنک يک سگ بازيگوش و احمق است که در مزرعهاي در منطقهي غرب تگزاس زندهگي ميکند. هنک خود را «فرماندهي حفاظت مزرعه» و سگي باهوش و جذاب ميداند، اما در اصل يک سگ دست و پا چلفتي و بيمغز است که مدام خرابکاري به بار ميآورد و باعث دردسر ميشود! در هر کتاب يک اتفاق جديد را که در مزرعه رخ داده از زبان هنک ميخوانيم، اتفاقاتي که باعث ميشود هنک وارد ماجرا بشود و به خيال خود سعي در حل پرونده داشته باشد! و البته پيداست که اغلب شيرينکاري ميکند و نه تنها کمکي به حل قضيه نميرساند بلکه مشکلات جديدي نيز به بار ميآورد! اين روايتها آنقدر بامزهاند که بعيد است با خواندن يک جلد از اين کتابها وسوسهي خواندن باقي جلدها رهايتان کند و بتوانيد از لذت خواندن آنها چشمپوشي کنيد. سري کتابهاي هنک ظاهرن براي نوجوانان نوشته شده، اما، برخلاف آنچه در نظر اول به نظر ميرسد، بزرگسالان مخاطبان اصلي آن هستند.
«پروندهي گاودزد نيمهشب» را ميتوان يکي از بهترين و خواندنيترين کتابهاي سري هنک دانست. ماجراي اين کتاب دزديده شدن دامها در نيمهشب از چراگاه مجاور مزرعهي محل زندهگي هنک است. اين چراگاه متعلق به «عمو جاني»ست. عمو جاني ديگر يک گاوچران جوان نيست و نميتواند شب را به کمين بگذراند و مچ گاودزدها را بگيرد. اين است که به مزرعهي هنک ميآيد و از کابويهاي جوان صاحب آنجا، يعني «اسليم» و «لوپر،» تقاضاي کمک ميکند. اسليم چادر و وسايل مورد نياز را برميدارد و با هنک راهي چراگاه ميشوند تا آنجا اردو بزنند و منطقه را زير نظر بگيرند. اين آغاز يک سري ماجراي بامزه و جذاب است که نهايتن به حل معما ختم ميشود.
برخلاف بسياري از جلدهاي هنک، در «پروندهي گاودزد نيمهشب» هنک موفق ميشود، در کنار گند زدنهاي بيپاياناش، يک کار مفيد واقعي انجام بدهد! او به موقع اسليم را خبر ميکند تا سراغ گاودزد برود و او را گير بياندازد. هماين نکته، جذابيت مضاعفي به جلد تازهي سري هنک داده و آنرا شيرينتر کرده است.
کتابهاي هنک آنقدر خوشخواناند که ميتوانيد ـ مثل من! ـ شبها پيش از خواب يکي از جلدهاي آن را دست بگيريد و يک ساعته تماماش کنيد و با لبخند به خواب برويد. خلاصه، اگر هنوز از فنزهاي هنک نيستيد، توصيه ميکنم هر چه زودتر به باشگاه طرفداران اين سگ بوگندوي دوستداشتني بپيونديد و از مطالعهي ماجراهاي آن لذت ببريد. کتابها همه بهطور جداگانه قابل مطالعهاند و ميتوانيد خواندن اين سري کتابها را از هماين کتاب «پروندهي گاودزد نيمهشب» آغاز کنيد.
«پروندهي گاودزد نيمهشب» را ميتوان يکي از بهترين و خواندنيترين کتابهاي سري هنک دانست. ماجراي اين کتاب دزديده شدن دامها در نيمهشب از چراگاه مجاور مزرعهي محل زندهگي هنک است. اين چراگاه متعلق به «عمو جاني»ست. عمو جاني ديگر يک گاوچران جوان نيست و نميتواند شب را به کمين بگذراند و مچ گاودزدها را بگيرد. اين است که به مزرعهي هنک ميآيد و از کابويهاي جوان صاحب آنجا، يعني «اسليم» و «لوپر،» تقاضاي کمک ميکند. اسليم چادر و وسايل مورد نياز را برميدارد و با هنک راهي چراگاه ميشوند تا آنجا اردو بزنند و منطقه را زير نظر بگيرند. اين آغاز يک سري ماجراي بامزه و جذاب است که نهايتن به حل معما ختم ميشود.
برخلاف بسياري از جلدهاي هنک، در «پروندهي گاودزد نيمهشب» هنک موفق ميشود، در کنار گند زدنهاي بيپاياناش، يک کار مفيد واقعي انجام بدهد! او به موقع اسليم را خبر ميکند تا سراغ گاودزد برود و او را گير بياندازد. هماين نکته، جذابيت مضاعفي به جلد تازهي سري هنک داده و آنرا شيرينتر کرده است.
کتابهاي هنک آنقدر خوشخواناند که ميتوانيد ـ مثل من! ـ شبها پيش از خواب يکي از جلدهاي آن را دست بگيريد و يک ساعته تماماش کنيد و با لبخند به خواب برويد. خلاصه، اگر هنوز از فنزهاي هنک نيستيد، توصيه ميکنم هر چه زودتر به باشگاه طرفداران اين سگ بوگندوي دوستداشتني بپيونديد و از مطالعهي ماجراهاي آن لذت ببريد. کتابها همه بهطور جداگانه قابل مطالعهاند و ميتوانيد خواندن اين سري کتابها را از هماين کتاب «پروندهي گاودزد نيمهشب» آغاز کنيد.
نوشته ی آقای حسین جاوید به نقل از کتابلاگ
Saturday, March 27, 2010
پرونده ی نره گاو شاخ قلابی
در این کتاب که جلد نوزدهم مجموعه است هنکی طبق معمول در ماجراهایی هیجان انگیز درگیر می شود که هیجان انگیزترین ماجرا درگیری با همین نره گاو شاخ قلابی است که شاخش شبیه قلاب است. در ضمن دست به عملیاتی قهرمانانه می زند، با والاس و جونیور رو به رو می شود و مثل بسیاری از داستانها با براداران همجنس خوار کایوت یعنی پوره و فین فین مواجه می شود. حاصل همه ی اینها یک داستان خنده دار دیگر است. کتاب فعلاً فقط در کتابفروشی پنجره در میدان پالیزی، سهروردی شمالی عرضه می شود. راستی جلد بیستم هم در راه است.ف
Thursday, March 11, 2010
خبر فوری برای دوستان هنکی
امروز پنج شنبه بیستم اسفند جلد نوزدهم هنک با عنوان پرونده ی نره گاو شاخ قلابی منتشر شد. فعلا" این کتاب فقط در کتابفروشی پنجره ارائه می شه و دوستانی که مایل به تهیه ی اون هستند می تونند به اونجا مراجعه کنند. خبرهای تکمیلی بعداً خواهد رسید.ف
Friday, February 19, 2010
پایان ترجمه ی کتابی دیگر از فیلیپ پولمن
بالاخره ترجمه ی کتاب روزی روزگار در شمال هم به پایان رسید. این کتاب را فیلیپ پولمن بعد از مجموعه ی نیروی اهریمنی اش نوشته و دوران جوانی لی اسکورسبی و آغاز آشنایی او با یورک بیرنیسون (خرس زره پوش) را به تصویر می کشد. این دومین کتابی است که پولمن به عنوان مکمل نیروی اهریمنی اش نوشته. اولین کتاب آکسفورد لایرا بود که ماجرایش به بعد از ماجراهای کتاب اصلی برمی گردد و در آن لایرا و شیتانش پنتالایمون با شیتان یک جادوگر برخورد می کنند. آن کتاب هم ترجمه شده و دوستداران فیلیپ پولمن به زودی این دو کتاب را خواهند خواند. در ضمن دو کتاب دیگر هم از پولمن ترجمه کرده ام: یکی مترسک و خدمتکارش که ماجرای طنزآمیز سفر مترسکی خوش قلب و پسرک خدمتکارش در مناطق روستایی و ماجراهای بامزه ای است که برایشان پیش می آید. کتاب دیگر هم کوکی نام دارد که داستانی با مایه های ترسناک است که می توان آن را در رده ی ادبیات گوتیک دسته بندی کرد. خلاصه امسال بیشتر وقتم را به ترجمه ی آثار پولمن پرداختم تا دوستانی که از تاخیر در ترجمه ی بقیه ی آثار او گله مند بودند راضی شوند.ف
Saturday, February 13, 2010
پرونده ی گاودزدِ نیمه شب
این جلد هجدهم مجموعه ی هنک سگ گاوچران است که بعد از مدتها منتشر شده است. در این جلد هنک و دستیار سر به هوا و خرفت اش دراور طبق معمول و بر خلاف میل باطنی به عملیاتی خطرناک اعزام می شوند: دستگیری فردی که گاوهای منطقه را می دزدد. یکبار دیگر هنک و سالی می (خانم مزرعه)با هم درگیر می شوند و این دشمنی دیرینه ادامه پیدا می کند، هنک و اسلیم به اردو می روند و در آنجا ماجرای خنده دارِ سوسیس خوری پیش می آید، هنک برای چندمین بار با برادران همجنس خوارِ کایوت یعنی پوره و فین فین مواجه می شود و باز هم طبق معمول از تمام این ماجراها جان سالم به در می برد. طبق معمول هنک که راوی داستان است از این قضیه سوء استفاده می کنند و به قولی واقعیت را می پیچاند! امیدوارم طرفداران این سگ خالی بند و از خود راضی (اما دوست داشتنی) از این ماجرا هم لذت ببرند.ف
Tuesday, February 09, 2010
کتاب گورستان
این کتاب اولین کار نیل گِیمن نویسنده ی بریتانیایی است که ترجمه کرده ام. هرچند اول قصد داشتم کار دیگری از این نویسنده ی خلاق ترجمه کنم اما عید امسال این کتاب را خواندم و آن قدر روی من تاثیر گذاشت که قید کتاب دیگر را زدم و تصمیم گرفتم همین یکی را ترجمه کنم. گِیمن یکی از بزرگان عرصه ی ادبیات امروز است که هم برای کودکان می نویسد هم برای بزرگسالان. او از برجسته ترین نویسندگان کمیک استریپ هم هست و فیلمنامه هایی هم نوشته. در ضمن بر اساس آثار خود او هم تا به حال دو فیلم و یک سریال تلویزیونی ساخته شده: انیمیشن کورالاین و فیلم استارداست با بازی رابرت دونیرو و میشل فایفر. در ضمن شبکه بی بی سی هم بر اساس یکی از آثار او یک مینی سریال ساخته است که به نظر حقیر طبق معمول کتابها در هر سه مورد بهتر از آثار سینمایی یا تلویزیونی مربوطه هستند. کتاب گورستان در سال 2009 برنده ی جایزه ی هوگو و نیز مدال نیوبری شد و یکی از کتابهای مطرح امسال است. داستان برگفته از کتاب معروف رودیارد کیپلینگ یعنی کتاب جنگل است. انیمیشن این کار هم سالها پیش توسط کمپانی والت دیزنی با همان نام ساخته شده که البته در ایران با نام پسر جنگل به نمایش درآمد. یک قاتل بی رحم تمام اعضای خانواده ای را به قتل می رساند و فقط کودک نوپای آنها جان سالم به در می برد تا مردگان قبرستانی در نزدیکی خانه او را به فرزندی قبول کنند. شخصیت پسر بچه بسیار پویا و داینامیک است و با توجه به مرده هایی که از قرن ها پیش در گورستان هستند او با آدمها و اطلاعات متنوعی پرورش پیدا می کند. از شاعر گرفته تا نجیب زاده و جادوگر و خانه دار و نجار. معاشرت با هریک دری را به روی پسرک باز می کند تا در انتها با شخصیتی متفاوت مواجه باشیم. به جرات می توانم بگویم این کتاب یکی از لطیف ترین کتابهایی است که در سالهای اخیر خوانده ام و خواندن آن را به کسانی که دوست دارند کاری به یادماندنی را بخوانند توصیه می کنم.ف
Monday, February 08, 2010
بعد از مدت ها
مدت زیادی است که در این وبلاگ چیزی ننوشته بودم. دلایل زیادی داشت. گرفتاری های مختلف، دلزدگی، افسردگی، بی انگیزه بودن و خیلی مسائل دیگر که شاید خود شما هم در این چند ماه اخیر تجربه کرده باشید. خوبیش این بود که سعی کردم سرم را با کار گرم کنم و همین خیلی کمک کرد. کتابهای زیادی ترجمه شد و بعضی از آنها مثل کتاب گورستان نوشته ی نیل گِیمن مرا برای مدتی در دنیای زیبای خود فرو برد و واقعاً در این شرایط دشوار کمک حال بود. خبر خوبی هم برای دوستداران هنک دارم. جلدهای هجده تا بیست کتاب ترجمه شده و امیدوارم تا نمایشگاه کتاب بیست جلد برای خوانندگان عزیز داشته باشیم. سه کتاب از فیلیپ پولمن ترجمه شده: آکسفورد لایرا، مترسک و خدمتکارش، کوکی. کتاب چهارم هم در دست ترجمه است: روزی روزگاری در شمال که ماجرای آن به قبل از ماجراهای کتاب نیروی اهریمنی اش و آشنایی لی اسکورسبی و یورک بیرنیسون برمی گردد. اما بی شک زیباترین کتابی که در سال اخیر ترجمه کردم کتاب گورستان بود که در مطلب بعدی به آن خواهم پرداخت.ف
Subscribe to:
Posts (Atom)