Wednesday, June 27, 2007

هالیوودی های پدرسوخته

مطلب قبلی باعث شد دوستان چه حضوری و چه اینترنتی دلشان بسوزد و فکر کنند حقیر زیر باد مطبوع کولر نشسته و فندق می شکند. نه آقا جان ماهیت کار ترجمه این است که عرق آدم را در می آورد، چه زیر کولر و چه در کویر لوت. بگذریم، از خبرها بگویم که غیر از نیروی اهریمنی اش فیلمی بر اساس کتاب دیگری از فیلیپ پولمن به نام خالکوبی پروانه در دست ساخت است. البته این داستان برخلاف نیروی اهریمنی اش رئال است. چند ماه قبل این کتاب را خواندم و خیلی هم لذت بردم ولی بنابه دلایلی انتشار آن در شرایط کنونی به خاطر پاره ای مشکلات ناممکن است. البته هالیوود هم که دارد فیلم را می سازد وزارت ارشاد ندارد وگرنه چنین غلطی نمی کرد. البته کارهای دیگری از پولمن را دارم که در نوبت ترجمه هستند و به زودی با مساعدت همان حضرت کولر و شاید هم کویر لوت، یا حتی قوم لوط، این آثار در دسترس دوستداران پولمن قرار خواهد گرفت، البته اگر ارشاد بگذارد- منظورم ارشاد یوسفی دروازه بان تیم فوتبال سایپا است!ف

2 comments:

Anonymous said...

حضرت كولر دامت بركاته! درست صحبت كن آقا جان، در مورد كولر جماعت و ساير وسايل سرمايشي! درست صحبت كن. مگه كولر قابلمه اس كه به همين راحتي ميگي كولر؟!؟ مردم چه بد شدن توي اين دوره زمونه! اصلا ملاحظه نمي كنن ديگه

Anonymous said...

سلام آقای فربد
امروز موفق شدم دو نسخه از کتاب هفته ای را که گفت و گویمان در آن چاپ شده بگیرم. اگر ندارید می توانم به طریقی آن را به دستتان برسانم. البته امیدورام حال شما هم مثل من گرفته نشود با آن بی سلیقگی که در صفحه آرایی مشاهده می شود.
ضمن اینکه اصل گفت و گو با عبارت آشنای مخلص شما هنک شگ گاوچران و جملات بعدی آن شروع می شد که تا یک پاراگراف ادامه داشت و ورودی مطلب را تشکیل می داد که با بی سلیقگی دوستان ناشناخته پاراگراف اول متن اصلی جای آن را گرفت و کمی بی سرو ته به نظر می رسد که من از بابت آن عذر می خواهم.