Tuesday, January 09, 2007

چنین گفت کاپیتان هادوک


ماجراهای تن تن و میلو یکی از سری کتابهای مورد علاقه ی خیلی از ما در دوران کودکی (و حتی بزرگسالی) بوده و هست. این مجموعه جذابیتهای زیادی دارد و البته حرف و حدیثهای زیادی هم پیرامون آن هست که اگر عمر و وقتی بود می خواهم کتابی در این باب ترجمه کنم. من شخصاً از کودکی عاشق شخصیت کاپیتان هادوک بودم. دریانورد بددهن و خوش قلبی که از کتاب خرچنگ پنجه طلایی وارد ماجرا میشود و علاقه ی خاصی به نوشیدن آب طالبی! دارد. یکی از بامزه ترین جنبه های شخصیت او ناسزاهای خاص و بامزه ی اوست که یادم هست در ترجمه ی فارسی اولین سری کتابها بسیار عالی و بانمک ترجمه شده بود. به هرحال الان این ترجمه ها را ندارم ولی به فهرستی از فحشهای کاپیتان هادوک دوست داشتنی دسترسی پیدا کردم و برای تغییر ذائقه و کمی خنده آنها را با معادل فارسی شان در اینجا می آورم. البته زبان اصلی کتاب فرانسه بوده و در واقع مترجم انگلیسی این کلمات را به عنوان معادل ناسزاهای فرانسوی به کار برده. بعضی از این فحشها از نظر زبانشناختی قابل بررسی و تحقیق هستند! پس این شما و این بخش اول فرهنگ فحش هادوک.ف

toffee-noses! از دماغ فیل افتاده ها
hydrocarbon! هیدروکربن
caterpillars! هزارپاها
centipede! سم دار فردانگشتی
moth-eaten marmot! موش خرمای بیدزده
pockmark! جای آبله
woodlice! شپش چوب
road-hogs! راننده های متجاوز
turncoats! نان به نرخ روز خورها
sea-gerkin! خیار دریایی
harlequin! لوده ی بدلباس
blackamoor! سیاه زنگی
vivisectionist! کالبدشکاف
bootlegger! قاچاقچی الکل
bagpiper! نوازنده ی نی انبان
fuzzy-wuzzy! سرباز سودانی
logarithm! لگاریتم
black-beetles! سوسکای سیاه
artichoke! کنگر فرنگی

و البته این فهرست ادامه خواهد داشت. شما هم اگر چیزی به یاد دارید بنویسید.ف

6 comments:

Anonymous said...

Aghaye farbode azizam salam,mesle taa alaan blogetun por az mataalebe taaze dar zamineye honar va ehsaasaate naabetun bood,merci az share kardane in hame heshaa,zibaayihaa,zeshtihaa,sedaaghat,afkaar va taraavoshaate maghzi va edrakaatun az mohite afraatun ostaade khubam,shad o movafagh tar az diruz bashin,pooyeh.j

Anonymous said...

آدم خور بي سواد

Anonymous said...

من هنوز تن تن ميخونم و هنوز به همان اندازه كيف ميكنم كه ميكردم. از اصطلاحات ابلهانه دوپونتها هم بنويسيد بد نميشود!

Anonymous said...

آخ جون فحش !
من چند هفته پیش یه دی وی دی از کارتون های تن تن رو خریدم ( دوتاکارتون داره توش ) . اما مث شماها آشنایی با اون ندارم . انگاکتاب همیشه یه چیز دیگه س هااا . تو رو خدا اگه اطلاعات بیشتر در مورد این سری داستان ها دارید یا می خواهید ترجمه کنید ما رو هم به فیض برسونید .
همین جوری چشمم به پست زیبای قبلی تون افتاد دوباره .
جالبه ! امروز صبح برای دوستی نوشتم :
« برو ... !
به هیابانگ شورانگیز حسرت مبر !
بخسب ، بیارام ، پرواز کن ! دریا نیز می میرد !!!! »

چقدر این روزا از این حس ها تو هوا موج می زنه !

به سوری خانوم :
من می خواستم بگم چه شعر خوشکلی از پلات نوشتید . خوب حالا می گم : شعرتون خیلی قشنگ بود !

Anonymous said...

پدر من ترجمه می کنه و هی ایراد میگیره از مترجمهای دیگه. باید برم ازش بپرسم چیزی داره واسه گفتن

Anonymous said...

اون قسمتي كه دوپونت هاي مسخره توي تن تن در تبت عليرغم همه هشدار هاي كاپيتان داد و بيداد كردن و بهمن اومد و كاپيتان بودن اينكه حرفي بزنه با عصبانيت از زير برفا اومد بيرون و به طرف اونا رفت يادتونه؟ تن تن پرسيد كاپيتان كجا داري ميري؟ كاپيتان گفت دارم ميرم اين دو تا بيشعور دفن كنم!!! هيچ وقت يادم نميره