Thursday, December 07, 2006

خبری نیست

این روزها انگار خبری نیست. شاید هم برای من که سخت مشغول ترجمه کتاب جدیدی هستم خبر دیگه ای نیست. البته اسم این کتاب قراره مسکوت بمونه ولی از اونجا که به زودی ترجمه ش تموم میشه اسمش هم اعلام خواهد شد! فقط بگم که یک کتاب سینماییه. توی شهر هم که نمیشه زیاد رفت، هوا طبق معمول آلوده س و بهتره توی خونه بمونیم - این از هم از اون حرفهاست! البته این توی خونه موندن مزایای دیگه ای هم داره مثل خوندن کتابهای خوندنی و دیدن فیلمهای دیدنی. پس ای آلودگی دق کن و بمیر زیرا ما در خانه خواهیم ماند و به کوری چشم تو به فعالیتهای فرهنگی خواهیم پرداخت....ف

4 comments:

Anonymous said...

ey aloodegi ! degh kon o bemir !
kheyli khosham oomad .
omidvaram be zoodi ba ketabe jadidetoon ashna beshim.
pirooz bashid

Anonymous said...

مردي مظلوم نزد قاضي رفته و شرح ظلمي كه بر او شده را براي قاضي مو به مو تعريف ميكند. قاضي مدام كلام مرد را بريده و لعن و نفرين نثار آنكه به او ظلم كرده است ميكند. ناگهان مرد مجلس را ترك ميكند و در جواب سوال مردم ميگويد: يك ننه پير در خانه دارم كه بهتر از اين قاضي ميتواند نفرين كند!!!! من براي چاره آمده ام نه نفرين!!!!

Anonymous said...

بزن زنگو! مرشد

Anonymous said...

من به فعاليت فرهنگي پرداختنتو بخورم قلپ قلپ! خوبي؟