Wednesday, December 13, 2006

یک عصر دل انگیز

یه عصر دل انگیز چطور میتونه باشه؟ با چه کسی میتونه دل انگیزتز بشه؟ مثلاً با استنلی کوبریک، تا راجع به سینما باهاش حرف بزنی و از وسواسش در فیلمسازی و نورپردازی با شمع و صد بار گرفتن یک صحنه و ... حرف بزنی یا با بیلی وایلدر، تا علاوه بر سینما از شوخ طبعیش هم لذت ببری (حیف که هر دوشون مرحوم شده ن). یا مثلاً با استیون کینگ که زهره ترکت کنه و از گذروندن شب باهاش پشیمون بشی؟ شاید هم با همینگوی، تا راجع به شکار و پرواز و ماجرا و فیدل و زنها و اسپانیا برات حرف بزنه. با مارادونا هم بد نمیگذره، چون اطلاعاتی در باره ی با دست گل زدن و آسپرین و کافئین و غیره به دست میاری. شاید هم با کاپیتان هادوک، تا چند تا فحش آبدار برای روز مبادا یاد بگیری و در ضمن با هم کمی آب طالبی بخورین! البته اگه لورکا زنده بود میتونست از عشق و ماه و مرگ و زندگی بگه (مگه لورکا مرده؟). میتونی با خیلی از موسیقیدانها باشی و فقط چشمها رو ببندی و از صدای سازشون لذت ببری (اون طفلکیا از چی تو لذت ببرن؟). آخ که اگه میشد یه روز عصر رو با مارکز، یوسا یا بورخس سرکنم. شاید هم با حافظ و عبید زاکانی و سعدی و فردوسی. ولی نه، ممکن بود دعوا بشه. راستی شما دوست دارین یه عصر رو چطوری و با کی بگذرونین؟ف

5 comments:

Anonymous said...

همه چیز بستگی داره به اینکه آدم تو چه مودی باشه. گاهی بودن با کسانی که از همنشینی و مصاحبت باهاشون لذت میبری خوبه، گاهی گذران وقت در یک محیط رمانتیک و شاعرانه دلچسبه و گاهی باید به خاطر تنهایی شکرگزار خدا بود.ن

Anonymous said...

از اينجور نظرسنجي كردن هايتان خيلي خوشم ميآيد. من دوست دارم تمام عصرهاي جمعه با تمام نويسنده هاي خوب وتمام كتاب خوانهاي خوب باشم.همه با هم حرف بزنيم و همه با هم بشنويم!!!

Anonymous said...

من خیلی استعداد نوشتن ندارم همیشه هم نمره انشام کم میشد فقط اینو میدونم دوست دارم نه تنها عصر بلکه تمام روزمو با کسی باشم که دوستش داشته باشم البته اگر پیداش کنم

Anonymous said...

yek asre del pazir mitoone too yek asre bahari etefagh biofte ke dar yek baghe ghadimi ke booye khake baroon zadash tamame bagho por karde neshesti va dar hale chaghale badoom khordan ba namake faravoon hasti va dari chek cheke ghatrehaye baroono az rooye golha negah mikoni.
vay ke delam lak zade vase bahar.

Anonymous said...

دوست دارم کنار آلفرد هیچکاک بشینم. یکی از شاهکارهاش رو نگاه کنیم و هر چی سئوال تکنیکی هست ازش بپرسم.حتما عصر دل انگیزی خواهد شد.